سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مال مایه شهوتهاست . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :2
کل بازدید :20675
تعداد کل یاداشته ها : 14
103/2/1
6:0 ص

 

http://www.11moharram.com/portal/images/stories/naji/749.jpg

 

بعضی وقت‌ها خود أئمه (علیهم السلام) هم متصدی پاسخگویی بودند. روایات متعددی در این زمینه در کافی و رجال کشی و کتاب‌های دیگر داریم. یک نمونه‌اش این روایت است:

... بلغنی أنک عالم بکل ما تسأل عنه فصرت إلیک لأناظرک. فقال أبو عبد الله علیه السلام: فیما ذا؟ قال: فی القرآن و قطعه و إسکانه و خفضه و نصبه و رفعه. فقال أبو عبد الله علیه السلام: یا حمران! دونک الرجل، فقال الرجل: إنما أریدک أنت لا حمران! فقال أبو عبد الله علیه السلام: إن غلبت حمران فقد غلبتنی، فأقبل الشامی یسأل حمران حتى ضجر و مل و عرض و حمران یجیبه، فقال أبو عبد الله علیه السلام: کیف رأیت یا شامی؟! قال: رأیته حاذقا ما سألته عن شئ إلا أجابنی فیه. فقال أبو عبد الله علیه السلام: یا حمران! سل الشامی، فما ترکه یکشر. فقال الشامی: أرأیت یا أبا عبد الله أناظرک فی العربیة، فالتفت أبو عبد الله علیه السلام فقال: یا أبان بن تغلب! ناظره، فناظره فما ترک الشامی یکشر. قال: أرید أن أناظرک فی الفقه، فقال أبو عبد الله علیه السلام: یا زرارة! ناظره، فما ترک الشامی یکشر. قال: أرید أن أناظرک فی الکلام، فقال: یا مؤمن الطاق! ناظره، فناظره فسجل الکلام بینهما، ثم تکلم مؤمن الطاق بکلامه فغلبه به. فقال: أرید أن أناظرک فی الإستطاعة، فقال للطیار: کلمه فیها، قال: فکلمه، فما ترک یکشر. فقال: أرید أناظرک فی التوحید، فقال لهشام بن سالم: کلمه، فسجل الکلام بینهما ثم خصمه هشام. فقال: أرید أن أتکلم فی الإمامة، فقال لهشام بن الحکم: کلمه یا أبا الحکم، فکلمه ما ترکه یرتم و لا یحلی و لا یمر. قال: فبقی یضحک أبو عبد الله علیه السلام حتى بدت نواجده. فقال الشامی: کأنک أردت أن تخبرنی أن فی شیعتک مثل هؤلاء الرجال؟ قال: هو ذلک.

مردی شامی خدمت امام صادق (علیه السلام) می‌آید و قصد مناظره دارد. حضرت می‌فرماید: در چه موضوعی می‌خواهی مناظره کنی؟ گفت: در رابطه با ادبیات عرب. حضرت به حمران بن أعین می‌فرماید بلند شو و با او مناظره کن. مرد شامی اعتراض می‌کند که می‌خواهد با ایشان مناظره کند، نه با سایرین. حضرت می‌فرماید: اگر بر حمران غلبه کردی، بر من غلبه کرده‌ای. حمران در همان اوائل بحث، مرد شامی را مغلوب می‌کند. مرد شامی می‌گوید: می‌خواهم در لغت عربی مناظره کنم. حضرت به أبان بن تغلب می‌فرماید بلند شو و با او مناظره کن. أبان با او مناظره می‌کند و مغلوب می‌کند. مرد شامی می‌گوید: می‌خواهم در فقه مناظره کنم. حضرت به زراره می‌فرماید بلند شو و با او مناظره کن. زراره با او مناظره می‌کند و مغلوب می‌کند. مرد شامی می‌گوید: می‌خواهم در کلام و عقائد مناظره کنم. حضرت به مومن الطاق می‌فرماید بلند شو و با او مناظره کن. مومن الطاق با او مناظره می‌کند و مغلوب می‌کند. مرد شامی می‌گوید: می‌خواهم در استطاعت مناظره کنم. حضرت به طیار می‌فرماید بلند شو و با او مناظره کن. طیار با او مناظره می‌کند و مغلوب می‌کند. مرد شامی می‌گوید: می‌خواهم در توحید مناظره کنم. حضرت به هشام بن حکم می‌فرماید بلند شو و با او مناظره کن. هشام بن سالم با او مناظره می‌کند و مغلوب می‌کند. مرد شامی می‌گوید: می‌خواهم در امامت مناظره کنم. حضرت به هشام بن حکم می‌فرماید بلند شو و با او مناظره کن. هشام بن حکم با او مناظره می‌کند و مغلوب می‌کند و چنان عرصه را بر او تنگ می‌کند که مرد شامی حتی توان فرو بردن آب دهان را هم ندارد ... . مرد شامی به حضرت می‌گوید: آیا می‌خواستی اینها را به رخ من بکشی که این‌چنین نیروهایی داری؟ حضرت می‌فرماید: بله.

بحار الأنوار للعلامة المجلسی، ج47، ص407 ـ رجال الکشی، ص275، شماره474

ببینید حمران به کجا رسیده است که اگر بر حمران غلبه شد، مانند این است که بر امام صادق (علیه السلام) غلبه شده است. آیا ما توانسته‌ایم خود را به این مرحله برسانیم که آقا حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به وجود ما افتخار کند و وقتی پرونده ما به دستش می‌رسد، کارهای ما را ببیند و قلب مقدسش مسرور شود؟

من از دوستان تقاضا داریم این روایت را چندین مرتبه مطالعه کنند تا بدانند امام صادق (علیه السلام) چه کرده است؟

این مرد که آمده با امام صادق (علیه السلام) مناظره کند و خبر پیروزی خود را برای مردم شام نقل کند، آخرین جمله‌اش این است:

فقال الشامی: إجعلنی من شیعتک و علمنی؟ فقال أبو عبد الله علیه السلام لهشام: علمه، فإنی أحب أن یکون تلماذا لک.

مرد شامی می‌گوید: آیا می‌توانم از شیعیان و شاگردان شما باشم تا از علم شما استفاده کنم؟ حضرت به هشام بن حکم می‌فرماید که او را آموزش بده ... .

اگر دیده باشید، بعد از بازی فوتبال، مربی فیلم بازی را برای بازیکنان نمایش می‌دهد و عیوب و اشتباهات و نقطه ضعف و قوّت افراد را ذکر می‌کند. امام صادق (علیه السلام) هم بعد از مناظره، به تک تک شاگردانش تذکر می‌دهد که در فلان‌جا اشتباه کردی و باید این کار را می‌کردی و وقتی به هشام می‌رسد، این تعبیر را دارد:

یا هشام! ... مثلک فلیکلم الناس، إتق الزلة و الشفاعة من ورائک.

مانند تو باید با اینها مناظره کند. برو جلو که دعای خیر ما پشت سر توست.

خدا می‌داند که وقتی انسان این را می‌خواند، می‌خواهد بال در بیاورد و اشک شوق از چشمش سرازیر شود.

این روش أئمه (علیهم السلام) بوده است.

إن شاء الله در جلساتی آتی، برای بیان روش‌هایی که در پاسخگویی به شبهات و آداب مناظره به ذهن‌مان می‌رسد، در خدمت‌تان هستیم.

درادامه قسمت دوم را می خوانید...

 


91/4/21::: 9:5 ص
نظر()